سحربیست وسوم که میرسه....

ساخت وبلاگ

 آخرین شبِ قَدر که تموم میشه ، سحرِ بیست و سوم که میرسه ، خاص ترین حال و هوایِ رمضان میرسه .. تویِ این ثانیه های آخر ، دلمون میخواد دستِشو بگیریم و هِی ببوسیم و بگیم تو رو به خودِت قَسَم، به بزرگیِ خودِت قسم ، اون حال قَشنگ ها رو بنویس و امضا کن بَرام .. تو رو به این دستایِ قشنگ و پرمِهرِت قسم ، بِکَن از دلم این تنگی رو ، بِکَن گناه و اشتباه رو از هر لحظه ی زندگیم ، مثلِ این لحظه پاکَم نگه دار تو همه ی لحظه هام ، خوب کن حالِ دلمو ، و اون امضا رو با لبخند بزن .. گریه کردم برات ، گریه کردی به حالَم ، بخشیدی هر چی خطا که داشتم ، شرمندَم کردی مثل همیشه ، ناامیدم نکردی و راهَم دادی و حالِ دعا دادی بِهِم ، پس اون امضایِ آخر رو هم با لبخند بزن .. این کار رو قشنگ و شیرین تموم کن و خَتمِ به خیر کن زندگیم رو عزیزِ جان .. یه جوری عمیق ببخش که راهِ برگَشتَم به گناهو ببندی ، که خودت هیچ راهِ برگشتی برایِ نبخشیدن نداشته باشی .. عاشقِ خودِت نِگَهَم دار .. یه طوری خوبَم کن که شبایِ قدرِ سالِ دیگه اگه هنوز باشم تو این دُنیا ، به امشب فکر کنم و یاد اون امضایِ قشنگِت بیفتم و لبخند بیاد رو لبم و اشکِ شوق تو چِشمَم .. بیایید مرتکب بزرگترین گُناهِ امشب نشیم.. همون که اسمش نااُمیدیه .. به همین راحتی ، نااُمید نباشیم تا بخشیده شیم.. که حُسنِ خِتامِ شبایِ قدرِمون ، شروعِ روزهایِ قشنگ و شیرینِ زندگیمون باشه .. شاید سالِ نویِ خیلیامون از امروز شروع شه! سالِتون با قلب هایِ جدید و پاک و قشنگِتون شیرین تر از عسل .. .

سمانه_ملک_پور 

شایعه ی پیچیدگیِ زن ها.......
ما را در سایت شایعه ی پیچیدگیِ زن ها.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0atasheshgh7 بازدید : 95 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 ساعت: 19:52